سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاید فردا دیر باشد

شاید فردا دیر باشد

 

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق  کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند .

 

سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند .

 

بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هرکدام از دانش آموزان پس از اتمام ،برگه های خود را به معلم تحویل داده ، کلاس را ترک کردند .

 

روز شنبه ، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه ای جداگانه نوشت ، وسپس تمام نظرات بچه های دیگر در مورد هر دانش آموز را در زیر اسم آنها نوشت .

 

روز دوشنبه ، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحویل داد .

 

شادی خاصی کلاس را فرا گرفت .

 

معلم این زمزمه ها را از کلاس شنید " واقعا ؟ "

 

 "من هرگز نمی دانستم که دیگران به وجود من اهمیت می دهند! "

 

 "من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند . "

 

دیگر صحبتی ار آن برگه ها نشد .

 

معلم نیز ندانست که آیا آنها بعد از کلاس با والدینشان در مورد موضوع کلاس به بحث وصحبت پرداختند یا نه ، به هر حال برایش مهم نبود .

 

آن تکلیف هدف معلم را بر آورده کرده بود .دانش آموزان از خود و تک تک همکلاسی هایشان راضی بودند  با گذشت سالها بچه های کلاس از یکدیگر دورافتادند . چند سال

بعد ، یکی از دانش آموزان درجنگ ویتنام کشته شد . و معلمش در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد .

 

او تابحال ، یک سرباز ارتشی را در تابوت ندیده بود ... پسر کشته شده ، جوان خوش قیافه وبرازنده ای به نظر می رسید .

 

کلیسا مملو از دوستان سرباز بود . دوستانش با عبور از کنار تابوت وی ، مراسم وداع را بجا آوردند . معلم آخرین نفر در این مراسم تودیع بود .

 

به محض اینکه معلم در کنار تابوت قرار گرفت، یکی از سربازانی که مسئول حمل تابوت بود ، به سوی او آمد و پرسید : " آیا شما معلم ریاضی مارک نبودید؟ "

 

معلم با تکان دادن سر پاسخ داد : " چرا"

 

 سرباز ادامه داد : " مارک همیشه درصحبتهایش از شما یاد می کرد . "پس از مراسم تدفین ، اکثر همکلاسی هایش برای صرف ناهار گرد هم آمدند . پدر و مادر مارک نیز

که در آنجا بودند ، آشکارا معلوم بود که منتظر ملاقات با معلم مارک هستند .

 

پدر مارک در حالیکه کیف پولش را از جیبش بیرون می کشید ، به معلم گفت :"ما می خواهیم چیزی را به شما نشان دهیم که فکر می کنیم برایتان آشنا باشد . "او با دقت دو برگه کاغذ

فرسوده دفتریادداشت که از ظاهرشان پیدا بود بارها وبارها تا خورده و با نواری به هم بسته شده بودند را از کیفش در آورد .

 

خانم معلم با یک نگاه آنها را شناخت . آن کاغذها ، همانی بودند که تمام خوبی های مارک از دیدگاه دوستانش درونشان نوشته شده بود .

 

مادر مارک گفت : " از شما به خاطر کاری که انجام دادید متشکریم . همانطور که می بینید مارک آن را همانند گنجی نگه داشته است . "

 

همکلاسی های سابق مارک دور هم جمع شدند .چارلی با کمرویی لبخند زد و گفت : " من هنوز لیست خودم را دارم . اون رو در کشوی بالای میزم گذاشتم . "

 

همسر چاک گفت : " چاک از من خواست که آن را در آلبوم عروسیمان بگذارم . "

 

مارلین گفت : " من هم برای خودم را دارم .توی دفتر خاطراتم گذاشته ام . "

سپس ویکی ، کیفش را از ساک بیرون کشید ولیست فرسوده اش را به بچه ها نشان داد و گفت :" این همیشه با منه . . . . " . " من فکر نمی کنم که کسی لیستش را نگه

نداشته باشد . "

 

معلم با شنیدن حرف های شاگردانش دیگر طاقت نیاورده ، گریه اش گرفت . او برای مارک و برای همه دوستانش که دیگر او را نمی دیدند ، گریه می کرد .

 

سرنوشت انسانها در این جامعه بقدری پیچیده است که ما فراموش می کنیم این زندگی روزی به پایان خواهد رسید ، و هیچ یک از ما نمی داند که آن روز کی اتفاق خواهد

افتاد .

 بنابراین به کسانی که دوستشان دارید و به آنها توجه دارید بگویید که برایتان مهم و با ارزشند ، قبل از آنکه برای گفتن دیر شده باشد.

 

اگر شما آنقدر درگیر کارهایتان هستید که نمی توانید چند دقیقه ای از وقتتان را صرف فرستادن این پیغام برای دیگران کنید ، به نظرشما این اولین باری خواهد بود

که شما کوچکترین تلاشی برای ایجاد تغییر در روابط تان نکردید ؟

هر چه به افراد بیشتری این پیغام را بفرستید ، دسترسی شما به آنهایی که اهمیت بیشتری برایتان دارند ، بهتر و راحت تر خواهد بود .

 

بیاد داشته باشید چیزی را درو خواهید کرد که پیش از این کاشته اید

 

 

 


» نظر

خدا عجب دنیایی ساخته

Beautiful Animal Moments

 

 

 

 

 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 



 

join-funship-group

 




join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 



 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 



 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 


 

join-funship-group

 

 

 

 

 

 

 

 

------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- ---

 

 
 

__,_._,___







 

 

» نظر

روش های افزایش رضایت از زندگی

در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد.

 

حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابت‌شده برای افزایش رضایت عبارتند از:


1 – لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند.


2 – از مقایسه بپرهیزید
چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.


3 – بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.


4 – اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.


5 – در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.


6 – دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً‌ خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.


7 – لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.


8 - طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.


9 – از خانه بیرون بروید و ورزش کنید
تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.


10 – بخشش را فراموش نکنید
نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند
<


» نظر

یه خونه از وبلاگ یه دوست

 

http://payam0113.blogfa.com/



» نظر

10 تکنیک برای تغییر احساسات و تصور ذهنی



توانایی در مدیریت و تغییر تـصورات ذهنی یکی از مهمترین
فاکتورها در رشد شخصیتی افراد به شمار می رود.


شـاید تـمام دلایـل و شـواهد عیــنی و منطقی حاکی از آن
بـاشد که شمـا ملزم بـه انجام کـاری هستیـد، امـا نـاگـهان
یک مرتبه احساسی در شما ایجاد شده و شما را از انجام
کاری که در ذهن دارید، باز میدارد. اگر بتوانید احساساتتان
را تابع خود کنید و اجازه ندهید که بر خلاف شما کار کنند، آنگاه می توانید تاثیرات شگرف موفقیت را در زندگی خود احساس کنید.




راههای زیادی وجود دارند که به واسطه ی آنها می توانید احساسات خود را تغییر دهید. در این قسمت قصد داریم تا شما را با 10 نمونه از آنها آشنا کنیم که البته شامل شکلات، درد، و یا الکل نیستند و با بکارگیری آنه به موفقیت دست پیدا خواهید کرد.


شاید برخی از آنها دقیقاً در همان زمان اجرا جواب ندهند، تقریباً مثل آموزش دوچرخه سواری است که ابتدا باید قدری تمرین کنید تا بتوانید به خوبی دوچرخه سواری را یاد بگیرید. اگر در مورد دوچرخه سواری کتاب بخوانید، هیچ گاه موفق نخواهید شد که آنرا یاد بگیرید و همان بار اول که سوار دوچرخه می شوید به زمین خواهید افتاد. اما یاد زمان کودکی بیفتید که چگونه دوچرخه بازی را یاد می گرفتید، سواردوچرخه میشدید، به زمین می افتادید، دوباره از زمین بلند می شدید، خاک های لباستان را تکان میدادید، و دوباره سوار دوچرخه می شدید و دوباره ودوباره ودوباره این کار را تکرار میکردید.


1- ریلکس باشید


این مورد شاید در نگاه اول ساده باشد، اما باید یاد بگیرید که زمانی آرامش خود را حفظ کنید که بیشترین فشار بر روی شما وارد می شود. زمانیکه این کار را انجام دهید آنوقت به این نتیجه می رسید که بخش اعظمی از ناراحتی و عصبانیتی را که احساس می کنید تنها زاییده ی خیال خودتان بوده.


در کتابی با عنوان "بازسازی درون" شاهزاده سرج خلیل مطالبی را در مورد تلاش برای حفظ آرامش به شرح زیر می نویسد:


زمانی که افراد در حال تلاش برای تغییر یکی از عادات خود هستند، اغلب شکایت میکنند که این امر نیازمند تلاش بسیار زیادی است. سایرین هم آنها را سرزنش میکنند که از قدرت اراده ی بسیار پایینی برخوردار هستند. اما حقیقت اینجاست که این افراد می خواهند به زور خودشان را مجاب کنند که یک چنین عادتی را از خود دور نمایند و تمام ماهیچه ها و سایر اعضای بدنشان را بر خلاف آن تجهیز می کنند.


یک چنین فشاری سبب ایجاد افزایش عصبانیت و خشونت در فرد می شود، انرژی او را از بین می برد و سبب می شود که نتواند به راحتی به نتیجه ی دلخواهد خود دست پیدا کند. نهایتاً هم آنها را در حالی می بینیم که در حال جنگیدن بادرونشان هستند و همانطور که مطلع هستید، چنین موردی هیچ کس را به نتیجه ی دلخواه نمی تواند برساند. تنها کاری که باید انجام دهید این است که تصمیمتان را از روی خواست و اراده و اختیار شخصی اتخاذ نمایید. ماهیچه های بدنتان را از فشار آزاد کنید، و تمرکز ذهنی تان را به آن سمتی هدایت کنید که دوست دارید برود و این کار را تا زمانی که به عادت جدید نرسیده اید، ادامه دهید.


2- سوالات متفاوت بپرسید


همه ما از خودمان سوال می پرسیم؛ اما ممکن است که این سوال ها آنقدرها هم خوشایند به نظر نرسند. به جای اینکه از خودتان بپرسید: "چرا باید این کار را انجام دهم؟" با خود بگویید: "چگونه می توانم این کار را انجام دهم که به نحوی از آن لذت بیشتری ببرم؟" و یا این کار چه کمکی می تواند به من کند؟" هیچ گاه از خودتان نپرسید که"آیا من قادرم چنین کاری را انجام دهم؟" به جای آن بگویید: "چگونه می توانم این کار را با موفقیت به پایان برسانم؟"


از خودتان سوالات بهتری بپرسید که به شما قوت قلب داده و روحیه تان را بالا ببرند.


با این پیش فرض از خودتان سوال بپرسید که گویی توانایی انجام همه ی کارها را دارید. سوال هایی را مطرح کنید که شما را به سوی راه حل ها روانه کرده و گزینه های جدیدی را پیش روی ذهنتان قرار می دهند و از بازگو کردن سوالاتی که احساس ناتوانی و کسالت در شما ایجاد می کنند، به شدت پرهیز کنید.


3- لبخند بزنید


لبخند زندن شادی و  نشاط بی شائبه ای را در شما ایجاد می کند. همین حالا خودتان را وادار کنید که برای مدت زمان 30 ثانیه بخندید. لبخند زدن قدرت عجیبی دارد. حتی زمانی که استرس بیش از اندازه ای را احساس می کنید، اگر این توانایی را داشته باشید که لبخند بزنید، بدن شما به طور اتوماتیک کلیه ی فشار و تنشی را که در خود احساس می کند به بیرون می ریزد. این کار سبب می شود که احساس شادمانی و خوشحالی به شما دست بدهد. همین حالا امتحان کنید تا متوجه تغییرات عدیده ی آن بشوید.


4- قدردان باشید


این یکی از ساده ترین و در عین حال موثر ترین تکنیک هایی است که می تواند احساس خوبی را در شما ایجاد کند همین تشکر و قدردانی است. فقط کافی است به اطراف خود نگاهی بیندازید و از هر چیزی که در اطرافتان می بینید تشکر و قدردانی کنید: از غذایی که می خورید، از بچه هایی که با هم مشغول بازی در گودال های گلی هستند، آواز خواندن پرنده ها، خانواده، دوستان و ...خوب شاید برخی از افراد چنین مسئله ای را قبو ل نداشته باشند و این امر برایشان قدری تعجب آور باشد.


اما امتحان آن مجانی است و نه تنها ضرری ندارد بلکه سود عظیمی را نیز در بر خواهد داشت. به هر حال تشکر و قدردانی به خاطر داشته ها خیلی بهتر از این است که تصور کنید هر چیزی که در زندگی دارید، حق مسلمتان بوده است.


5- الگوی فکری خود را تغییر دهید


ممکن است احساس خوبی نداشته باشید و در پی آن باشید که وقت خود را به بطالت بگذرانید. شاید تصور کنید که امروز توانایی انجام هیچ کاری را ندارید. فقط دلتان میخواهد به خانه بروید و بر روی تخت خوابتان دراز بکشید. اینجا درست همان لحظه ای است که باید سیستم ذهنی خود را متوقف کرده و مسیر حرکت آنرا به طور کلی تغییر دهید. این کار را می توانید با انجام کاری غیر منتظره و کاملاً جدید انجام دهید. با انجام کاری کاملاً متفاوت با آنچه در حال حاضر در حال انجام آن هستید شروع کنید.


چند نمونه پیشنهاد: یک لیوان آب سرد را برداشته و آنرا بر روی صورت خود بپاشید، و یا 10 مرتبه بالا و پایین بپرید و با خود تکرار کنید "ما قهرمانیم." به هر حال هر کاری را که به نظرتان می رسد می توانید امتحان کنید فقط باید کاری کنید که سیستم فکری تان به یکباره به طور کلی تغییر کند. کارهای خنده دار اغلب بهتر هستند چراکه خنده و شادی همیشه متضاد غم و اندوه و خشم و نفرت است. همچنین خنده استرس و تنش را نیز از میان بر می دارد.


زمانی که یک چنین کاری را انجام دادید، این امکان وجود دارد که دو مرتبه نتوانید کاری که قبلاً در حال انجام آن بودید را به یاد آورید. به عنوان مثال اگر دوستتان نزد شما آمده بود و سوالی مطرح کرده بود؛ ممکن است وقتی مجدداً به همان سیستم قبل باز میگردید، سوال او را فراموش کرده باشید. نقطه ی قابل توجه نیز همین جاست. چند کار را به طور سلیقه ای امتحان کنید که واقعاً بر روی حال و هوای درونی تان تاثیر بگذارند. کارهای بسیار زیادی وجود دارند که می توانید آنها را در مقابل دیگران انجام دهید، بدون اینکه آنها شما را دیوانه فرض کنند.


6- از یک آیتم بهبود موقعیت خارجی بهره بگیرید


در یکی از بخش های فیلم های تونی رابینز او می گوید که من پیش از اجرای برنامه هایم با ادی مورفی می نشینیم و فیلم نگاه می کنیم. این کار سبب می شود که آنها پیش از اجرای برنامه احساس خوشایندی پیدا کنند.


به طور حتم شما خودتان از این امر آگاه هستید و از آن تا حدودی استفاده می کنید، اما به هر حال ما در این قسمت چند نمونه برای شما ذکر می کنیم. می توانید حال و هوای خود را با گوش دادن به چند آهنگ مورد علاقه تغییر دهید. همچنین می توانید فیلم های کارتونی جذاب نیز نگاه کنید؛ و یا چند صفحه از کتاب مورد علاقه تان رابخوانید و یا سری به سایت های اینترنی جالب بزنید.


7- بخورید؛ اما نه زیاد نه کم


اگر احساس ناامیدی و خستگی در وجودتان مستولی شود، شاید لازم باشد تا چیزی بخورید تا میزان انرژی شما به حالت اولیه بازگشته و قند خونتان افزایش پیدا کند؛ اما سعی کنید در خوردن زیاده روی نکنید چرا که ممکن است احساس خستگی و خواب آلودگی به شما دست بدهد. اگر هم در بیشتر طول روز کارتان ایجاب می کند که پشت میز بنشینید، سعی کنید که در وعده های غذایی خود تغییر ایجاد کنید و میزان کربوهیدرات را به کمترین مقدار برسانید. شاید در خانواده ای بزرگ شده باشید که آداب سالم غذایی را رعایت کرده و خوب غذا می خوردند، اما باید به خاطر داشته باشید که شاید فعالیت های فیزیکی والدینتان از شما بیشتر بوده باشد.


8- مهار فیزیکی بدن


خوب شاید این کار قدری زمان و انرژی بیشتری را از شما بخواهد اما در مورد تمام افرادی که این کارها را انجام داده اند پاسخ مثبت گرفته شده است. به این منظور راست می ایستید، چشم هایتان را می بندید و خودتان را در آماده باش کامل فرض می کنید. به عنوان مثال من در یک چنین حالتی فرض می کنم که بسیار قدرتمند هستم و اعتماد به نفس بالایی دارم. می ایستم، نفس عمیقی می کشم، و قدرت را به درون خود وارد می کنم.


آیا این کار موفقیت آمیز هست؟ بله، تا حدودی. البته برای افرادی که برای اولین بار یک چنین کاری را انجام می دهند، شاید نتوانند به نتیجه ی 100% برسند، اما به تدریج که این کار را تکرار کنند به نتایج بهتری دست پیدا می کنند. بهتر است آرزوهای خود را به تصویر بکشید و هر چه را که می خواهید احساس کنید.


این کار بر پایه ی اصول کاملاً علمی که نظریه ی آن نخستین بار توسط ایوان پاولوف مطرح شد. او ابتدا برای اثبات این فرضیه از سگ ها و زنگوله استفاده کرد، اما بعدها توسط نورولینگوئیست ها این فرضیه برای انسان ها نیز به اثبات رسید.


9- با روی باز از موقعیت های سودمند جدید استقبال کنید


به طرز فکر خود نسبت به کار، روابط، پول، ورزش، و زندگی اعتقاد داشته باشید. این احساس را در خود پرورش دهید که تصمیماتتان در زندگی درست هستند. با خود بگویید: من می دانم این کار را چگونه باید انجام دهم." این امر حس بسیار خوبی را در شما ایجاد می کند. نوعی کامروایی آنی در شما ایجاد کرده و راحتی و امنیت بالایی را در شما ایجاد می کند.


البته نباید در انجام این کار زیاده روی کنید، چراکه با این کار ذهن خود را نسبت به موقعیت ها و گزینه هایی که ممکن است بعداً در پیش رویتان قرار بگیرند می بندید. می توانید در هر زمینه ای که به مشکل بر می خورید از کارشناسان موجود در آن زمینه بهره بگیرید. در این زمینه می توانید از سایت google و amazon نیز اطلاعات مفیدی بدست آورید. از این گذشته کارهایی هم هستند که می توانید هم برای حل مشکل و هم برای تغییر دیدگاهتان انجام دهید. به هرحال همیشه تعداد راه حل ها از تعداد مشکلات بیشتر هستند.


10- تجربیات و خاطرات مثبتتان را به یاد آورید


افکار منفی به راحتی می توانند بر شما غلبه کنند: "من نمی توانم این کار را انجام دهم،" "اگر آنها تصور کنند که بی لیاقت هستم، خدایا ممکن است شکست بخورم،" "چرا این لباس را انتخاب کردم، اصلاً زیبا نیست" و غیره.


زمانی که آماده حضور یافتن در یک جلسه، مصاحبه ی شغلی، و یا قرار ملاقات میشوید، سعی کنید به یاد زمانی بیفتید که چنین کارهایی را انجام داده اید و با سربلندی از آنها بیرون آمده اید. به یاد مواقعی بیفتید که آرام بودید و اعتماد به نفس بالایی داشتید. اجازه دهید چند نمونه از بهترین خاطراتتان به ذهنتان خطور کنند. اجازه دهید افکار خوب، خاطرات منفی را از ذهنتان پاک کنند.


این کار به شما کمک می کند تا بتوانید سهم مثبت و موفق وجودتان را پیدا کنید. این شخصیت مثبت همیشه در وجود شما هست، اما فقط گاهی حضور آنرا فراموش میکنید و آن هم زمانی است که در گردابی از افکار منفی غوطه ور خواهید شد. به جای اینکه همواره افکار منفی را در خود پرورش دهید، بر روی افکار مثبت خود تمرکز کنید. این امر می تواند تغییر بزرگی در زندگی شما ایجاد کند.


اگر یاد بگیرید که چگونه می توانید احساسات خود را هدایت و مدیریت کنید، نه تنها احساسات خوبی در شما ایجاد می شود، بلکه جنبه های کاربردی زیادی نیز در زندگیتان ایجاد خواهد شد. اگر احساس بهتری داشته باشید، دنیا را نیز بهتر خواهید دید و موقعیت های سودمند بیشتری نیز پیدا خواهید کرد. در یک چنین حالتی احساساتتان نیز در راستای خواست هایتان حرکت می کنند و دیگر به عنوان یک مانع محسوب نمی شوند.

به خاطر داشته باشید وقتی که می خواهید دوچرخه سواری یاد بگیرید، باید به ندای درونتان گوش بدهید، اگر بار اول موفق نشدید، بلند شوید، خاک را بتکانید و یک بار دیگر تلاش کنید.



مردمان


» نظر
   1   2      >