سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میگن انسانها چند دسته هستند !! شما جز کدومشِِی!!

شخصیت ما

شخصیت انسانها را می توان با معیارهای گوناگونی به دسته های مختلف تقسیم بندی کرد. در اینجا شخصیت انسانها
 نخست با نحوه ارتباطشان با دیگران به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم بندی شده است. متوجه باشید که هر دوی
 این دو نوع شخصیت کاملا طبیعی و نرمال می باشد. برونگرایان به سوی جهان عینی متمایل بوده و درونگرایان به
سوی جهان ذهنی و غیر عینی. شما با آگاهی یافتن از خصوصیات شخصیتی هر دو گروه قادر خواهید بود با
شناساییشان رابطه بهتری با آنها برقرار سازید:


ویژگیهای شخصیتی برونگرا


علاقه مند به وقایع پیرامون خود.

رو راست و معمولا پر حرف.

عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه میکند.

اهل عمل و پیشقدمی در کارها.

بسهولت دوستان جدیدی یافته و یا با یک گروه خود را وفق میدهد.

افکار خود را بیان میکند.

علاقه مند به افراد جدید.

بزرگترین وحشت وی آن است که نکند پس از یک فاجعه هولناک آخرین بازمانده بشـر روی زمین باشد (ترس از قطع
ارتباط با دنیای خارج و مردم.) تنهایی برای وی بسیار آزار دهنده میباشد.

از تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران انرژی میگیرند.

- خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند.

ریسک پذیرند، سریع تصمیم می گـیـرند، اجتماعی هستند، درک آنها آسان است، شخصیت آنها در خلوت و حضور
دیگران یکسان است، معاشرتی هستند.

پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته خود می اندیشند. علاقه مند به کار گروهی. نقل هر مجلس می بـاشنـد.
 موسیقی با صدای بلند و فعالیتهای هیجان انگیز را بیشتر دوست دارند.

رنگهای روشن را بیشتر دوست دارند. بیشتر از اعمال دیگران خشمگین میگردند تا خودشان. اطلاعات شخصی خود
 را بسادگی با دیگران قسمت می کـنند. رویکرد سریع الوصول را بیشتر ترجیح می دهـنـد. تنها از روی تجارب
زندگی خود درس می گیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران.
57 الی 60 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.

الــبته خصوصیات فوق هیچ ارتباطی با اعتماد بنفس داشتن فرد برونگرا ندارد یک برونگرا ممکن است اعتماد بنفس
 پایینی داشته باشد.


ویژگیهای شخصیتی درونگرا


علاقه مند به احساسات و افکار خودشان. نیاز به داشتن قلمرو شخصی. کـم حرف، ساکت و متفکر.

دوستان زیادی ندارد. در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشـکل دارد. عـلاقـه مـند به سکوت و تمرکز. از دید و بازدید های غیر منتظره و ناگهانی بیزار است.

کارایی وی در تنهایی بیشتر است. بـزرگترین وحشت وی آن اسـت کـه در یـک جــمع شلوغ قرار گیرید. ترس از آنکه
 فردیت خود را از دست بدهد. از فـعالـیتهای انفرادی انرژی میگیرد.

در بیـن انـبـوه مـردم بودن آنها را خسته می کنـد. بـیشتـر از دسـت کـرده خـودشـان خشمگین میگردند تا دیگران. معمولا کمرو هستند. درکشان مشکل است. اهـل ایــده و عقاید نو.

شـخصیتی مـتمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند. مشـتـاق و احسـاسـاتـی می باشند. معمولا احساساتشان را بیان نمیکنند. در جـمع نا آشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت می بـاشنـد. تـمرکزشان قوی است. برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند. پیش از حرف زدن می اندیشند.

از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران ممانعت میکند. مایل به رویکــرد آهسته اما دقیق می بـاشد. بـا مشـاهـده درس می آموزد (عـبــرت از دیگران) و پس از آموختن روش زندگی، زندگی خود را آغاز میکند.
25 الی 40 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.

این خصوصیات هیچ ارتباطی با کمرویی درونگرایان ندارد ممــکن است آنها خیلی هم با اعتماد بنفس باشند. %65 نوابغ را درونگرایان تشکیل میدهند.

فراد را از لـحاظ آنکه چگونه اطلاعات کسب میــکنند به دو گروه حسگر و الهام گر میتوان تقسیم کرد:

حس گرها

تــمرکز بر دنـیـای فـیــزیکی، با حواس پنجگانه خود زندگی می کنـنـد، شـواهــد عینی و محسوس را می بینند،
علاقـــمند به آن چه که هست، واقع بین، عملگرا، درک جزئیات، تنها بدیهیات و مشهودات را میبیند، در زمان حال
زندگی میکند، نیاز به دانستن حقایق و شواهـد دارد، سـاده و مــحافظـه کار و سنتگرا، لذات فیزیکی را بیشتر دوست
دارد، بـا اعتماد بنفس، جای جنگل درختان را می بیند، معمولا بانکدار، پلیس، ورزشکار، جراح و خلبانان جزو این
گروه میباشند. علاقه مند به درک جزئیات.


الهام گرها

تمرکز بر جهان معنوی و ذهنی، از حس ششم، ندای درون و حدس و گـمـان اسـتـفـاده میکنند، انتزاعی، علاقــمند به
آنچه که می تواند وجود داشته باشد، آرمانگرا، خیالباف، علاقه مند به درک مفاهیم و کلیات، ماوراء امور را می
نـگرد، از قیاس، استعاره و تشبیه استفاده می کند، بیشتر در گذشته و آینده سیر می کـند، تئوریسین و متفکر، اصـیل و
 پیچیده، علاقمند بـه چیزهای جدید و غیر متعارف،شکاک. هنرمندان، دانشمند، شاعران و فیلسوفان جزو این گروه
میباشند. جای درختان جنگل را میبیند.


اکـنـون مـی تـوان افـراد را از لــحـاظ شـیوه تصـمیـم گـیـریشان بـه دو گروه انـدیشـه ورز و احساسی تقسیم بندی کرد:

 

اندیشه ورزان

به واقعیت ارزش می نهد، در تصمیم گیری از منطق استفاده میـکند، علاقمند به اهداف و ایده ها، متوجه استدلال غلط
 دیگران می شود، پیروی از ذهن عقلگرا، صـادق در بیان افکارشان، نسبت به دیگران سختگیر، رفتارشان با دیگران
 عدالت آمیز است، معمولا به آنها برچسب سنگدل و بی احساس میزنند، حرفهای دیگران را بدل نمی گیرند، عینـی،
 منتقد، جو رسمی و مبتنی بر منطق را ترجیح میدهنـد، بــی احساس، ارزیابی دیگران برمبنای قوه درکشان میباشد،
مهندسان، دانشمندان و مدیران جزو این گروه میباشند.


احساسی ها
ارزش نهادن به هارمونی، در تصـمـیم گـیری خـود از احسـاسـات فـردی خـود اسـتـفـاده میکنند، هنگامی که دیگران
احتیاج به کمک و پشتیبانی دارند متوجه آن می گـردنــد، با قلب رئوف و احساساتی خود زندگی میکنند، معـمولا حقیقت
 را پنهان میکند تا شخص مقابل خود را آزرده خاطر نکنند، مهربان با دیگران، رحیم و بـخشـنــده نسبت به دیگران، به
آنها برچسب احساساتی و ضعیف و سست میزنند، حرفهای دیگران را بدل میگیرنـد، ذهنی، همدل و دلسوز، جو
دوستانه و گرم را ترجیح می دهـنـد، نـازک نارنجی، ارزیابی دیـگران بر مبنای اخلاقیات، علاقمند به دیگران و
احساساتشان. پـرستـاران، مـعـلـمـان، هنرمندان و کشیشها در این گروه قرار دارند.


حال مـی توان افراد را از لحاظ آنکه زندگی خود را چگونه میگذرانند و نحوه نگرش آنها به زندگی به دو گروه
 انتخابگر وسبکباران تقسیم بندی کرد:



انتخابگران

مصمم، سریع تصمیم میگیرند، زندگی را استوار و قابل کنترل می کـنـنـد، پروژه ها را به سادگی به اتمام می رسـانـد،
 سـازمـان یـافـته و منظم، جدی، قابل پیشبینی، از زمان بندیها و جداول زمانی بعنوان راهنما سود می برد، از امور
غیر مترقبـه بــیزار می باشد، سخت کوش، تـمایـل دارد کـارها را هر چه زودتر بـه پـایـان بـرسـانـد، وظیـفـه شـنــاس
 و مسئولیت پذیر است، میتواند خیلی کوته فکر نیز باشد.


سبکباران

پیش از تصمیم گیری ابتدا به شرایط خو گرفته و اطلاعات گرداوری می کـنـد، زنـدگــی را انعطاف پذیر و بدون تنش
 سپری می کند، ترجیح میدهد پــروژه را آغاز کند اما معمولا آن را به اتمام نمی رساند، در هم ریخته و بی نظم، بی
خیال، هر کـاری پیـش بیاید انجام میدهد، با فراغت خاطر کامل کارها را به انجام میرساند، از اتـفاقات غافلگیر کننده
و غیر منتظره لذت میبرد، دمدمی مزاج است، پشت گوش انداز، بیش از حد روشنفکر اسـت، بی مسئولیت و وظیفه
نشناس، غیر قابل پیش بینی، از قـوانـیـن بـیزار و خواهان آزادی است
 

» نظر

جرأت داری، نخوان!


بسیاری از افراد هنگام رویارویی با مشکلات زندگی فاقد توانایی‌های لازم برای مقابله با آنها هستند و همین عدم توانایی می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات و آسیب‌های روان‌شناختی باشد اما در مقابل عده دیگری می‌توانند از مشکلات و موانع موجود عبور کنند و از دیدگاه همه ما به افراد موفقی تبدیل شوند.

روان‌شناسان با بررسی خصوصیات این افراد موفق به یک سری فرآیندهای مشابه دست یافته‌اند که از آن به عنوان راهبردهای مقابله‌ای یا مهارت‌های مقابله با تغییرات زندگی یاد می‌کنند و یکی از موثرترین این مهارت‌ها، مهارت جرأت‌ورزی است.


جرأت‌ورزی یعنی چه؟

در یک جمله می‌توان گفت جرأت‌ورزی توانایی ابراز خود و ابراز حقوق خود بدون پایمال کردن حقوق دیگران است.

با داشتن این مهارت افراد قادرند که اعتماد به نفس زیادی داشته باشند و موجب برانگیختن حس احترام دیگران شوند و در این شرایط است که تسلط بر موقعیت‌ها و مشکلات روزمره تا حد زیادی آسان می‌شود البته جرأت‌ورزی، جرأت‌مندی، ابراز وجود، قاطعیت و حتی مهارت نه گفتن تا حدودی مشابه هم هستند و همین معنی جرأت‌ورزی را می‌دهند.
 
کجا بفهمیم که فرد جرأت‌ورزی هستیم یا نه؟
باید گفت افراد در مورد ابراز حقوقشان به چهار دسته تقسیم می‌شوند.

گروه اول، افراد بی‌جرأت و منفعلی هستند.
شاید ما در ظاهر، آنها را فروتن، از خود گذشته، مهربان و صبور ببینیم اما در باطن این افراد به دلیل اینکه به دیگران اجازه می‌دهند به راحتی حقوق و احساساتشان را نادیده بگیرند، همیشه ناراحت هستند و برای دفاع از حق خود جرأت حرف زدن و مقابله ندارند و به راحتی نظرات دیگران را می‌پذیرند.

افراد پرخاشگر، گروه دوم را تشکیل می‌دهند. این گروه حقوق خود را به قیمت نادیده گرفتن حقوق دیگران به دست می‌آورند و در حقیقت جرأت‌مندی را با خشونت اشتباه گرفته‌اند.
افراد پرخاشگر بی‌جرأت در گروه سوم قرار می‌گیرند. این گروه از افراد به دلایل مختلف احساس خشم یا خصومت نسبت به دیگران را تحمل می‌کنند اما توانایی بیان آنها را ندارند و حتی نمی‌توانند این احساسات را تحمل کنند و به همین دلیل از روش‌های غیرمستقیم مثل لج کردن، کم‌کاری، قهر و گریه و... بهره می‌گیرند.

درنهایت افراد جرأت‌ورز گروه آخر را شامل می‌شوند.
این افراد بدون پرخاشگری و یا استفاده از راه‌های غیرمستقیم ابراز هیجانات، تلاش می‌کنند تا حقوق‌شان را به دست بیاورند و به راحتی از این حق نمی‌گذرند.
در عین حال، افکار و احساسات خود را صریح بیان می‌کنند و مورد اعتماد و منطقی هم هستند و اگر با نظر جمع مخالف باشند بدون هیچ‌گونه بی‌احترامی، نظرشان را می‌گویند. ا

گر شما این خصوصیات را دارید، پس می‌توانید نتیجه بگیرید که فرد جرأت‌ورزی هستید.
 

داشتن مهارت جرأت‌ورزی چه‌قدر اهمیت دارد؟

همه ما در زندگی بارها و بارها در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که با درخواست و تقاضای اطرافیان، موافق نبوده‌ایم.

مثلا یکی از آشنایان که با او رودربایستی داشته‌ایم به ما پیشنهاد شراکت کاری یا مثلا ازدواج داده است.

مهارت جرأت‌ورزی به ما کمک می‌کند که معقولانه این تقاضاها را رد کنیم و به جای بیان این جمله که «بگذارید بیشتر فکر کنم» از جمله «من با تمام احترامی که برای شما قایلم اما بنا به دلایلی با این موضوع مخالفم» استفاده کنیم و بیهوده فکرمان را مشغول نگه نداریم

البته داشتن این مهارت در برخورد مناسب با مخالفت دیگران، جلوگیری از اعتراض‌های پرخاشگرانه نابه‌جا، تقاضای معقول از دیگران و اعلام موضع خود در تصمیم‌‌های جمعی (حتی اگر تنها مخالف جمع باشیم) نیز به دردمان می‌خورد.
 

آیا این مهارت می‌تواند در کنترل خشم هم به ما کمک کند؟

صد در صد.
یکی از مهارت‌های اساسی کنترل خشم همین جرأت‌ورزی است.

یعنی فرد جرأت‌مند نه خشم خود را فرو می‌خورد که بعدها به بغض و خشونت و کینه تبدیل شود و نه دست به پرخاشگری می‌زند که رفتارش پشیمانی در پی داشته باشد بلکه قادر خواهد بود در صورت بروز خشم و عصبانیت بدون
استرس و رفتار اشتباه، قاطعانه رفتار کند و تصمیم نادرستی نگیرد و با کنترل عواطف و احساسات لحظه‌ای، مدیریت شرایط را برعهده گیرد.
 
 

 


» نظر

5 سئوال که می توانند زندگی شما را تغییر بدهند

آیا تمایل دارید، بهتر زندگی کنید؟ من مطمئن هستم که پاسخ شما مثبت است. اینکه خوب و خوش و مثبت زندگی کنید، یک آرزوی طبیعی است. ما خیلی تکنیک و رهنمود برای این کار بلد هستیم، اما گاهی اوقات زمان، انگیزه و قدرت نداریم. اما انتظار نداشته باشید که انگیزه از یک جایی سر بلند کند، زیرا که این انگیزه در درون شماست. پس هر روز در خود ایجاد انگیزه نمایید. با این 5 سئوال زیر می توانید به هدف خود برسید. هر روز وقتی بیدار می شوید، پاسخ این سئوالات را بنویسید، متوجه خواهید شد که چگونه زندگی شما تغییر می یابد.
1- اگر بدانم امروز آخرین روز زندگی من می باشد، چگونه زندگی خواهم کرد؟

راجع به زندگی خود مشتاق تر باشید!
2- باید در زندگی خود شکر گذار چه چیزهایی باشیم؟
قدردانی خود را نشان دهید.
3- امروز با انجام چه کارهایی می توانم زندگی خود را پر معنا تر کنم؟
زندگی خود را با ارزش تر کنید.
4- امروز چگونه می توانم شادی بیشتری را به زندگی خود اضافه کنم؟
زندگی مملو از سرگرمی است! از هر لحظه آن لذت ببرید! زندگی هرگز تکرار نمی شود!
5- امروز چگونه می توانم به دیگران کمک کنم؟
دلسوز باشید! با دیگران صادقانه تر رفتار کنید. زمانی که چیزی به دیگران می بخشید، خوشحال تر خواهید بود. تمرین های بالا را هر روز انجام دهید و زندگی جدید، مثبت و زیبایی را برای خود ایجاد کنید


» نظر

فیفا: بازیکنان ایران را محروم نمیکنیم|استفاده از مچ بند یا سربند

البته در قانون استفاده از این مچ بندها به شرطی قانونی است که رنگ‌شان با رنگ لباس تیم هارمونی داشته باشد. استفاده از مچ بند سبز هم بر همین اساس برای بازیکنان تیم ملی ایران منعی را به همراه ندارد. چون پیراهن‌های ایران ترکیبی از سه رنگ سفید، قرمز و سبز است و مثلاً در یقه‌های پیراهن تیم ملی از رنگ سبز استفاده شده. به عکس آنچه علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفته است فیفا بر اساس قوانین بازی مسابقات رسمی فدراسیون جهانی فوتبال محرومیتی را برای بازیکنان تیم ملی که در بازی ایران و کره جنوبی با مچ?بندهای سبز وارد زمین شده بودند در نظر نمی‌گیرد. به نوشته خبرآنلاین؛ ماده 4 قانون مسابقات رسمی تأکید دارد که بازیکنان باید لباسی بپوشند که موجب صدمه زدن به خود و یا بازیکنان دیگر حاضر در زمین نشود و بر همین اساس است که به همراه داشتن انگشترهای فلزی یا گردنبندها، ممنوع هستند اما در همین قانون اشاره شده که هم بازیکنان و هم داوران منعی برای استفاده از مچ بند ندارند. بر اساس همین ماده از قوانین بین‌المللی مسابقات بود که فدراسیون ایران توانست مجوز رسمی برای پوشش اسلامی تیم ملی بانوان را از فیفا بگیرد. در قانون یادشده به صراحت آمده است، استفاده از مچ بند یا سربندهای پارچه‌ای منعی ندارد چون داوران و بازیکنان از این وسیله برای پاک کردن عرقهای روی پیشانی و یا صورت‌هایشان استفاده می‌کنند. البته در قانون استفاده از این مچ بندها به شرطی قانونی است که رنگ‌شان با رنگ لباس تیم هارمونی داشته باشد. استفاده از مچ بند سبز هم بر همین اساس برای بازیکنان تیم ملی ایران منعی را به همراه ندارد. چون پیراهن‌های ایران ترکیبی از سه رنگ سفید، قرمز و سبز است و مثلاً در یقه‌های پیراهن تیم ملی از رنگ سبز استفاده شده. با استناد به این ماده قانونی از نظر ناظران فیفا آنچه در سئول رخ داده، حرکتی سیاسی نیست. چون در قانون ممنوعیت شعارهای نژادی، سیاسی و مذهبی به صراحت آمده؛ استفاده از آرم‌ها یا تصاویر و نوشته‌هایی که معنایی را بخواهند القا کنند، اما آنچه بازیکنان تیم ملی ایران انجام داده‌اند و پیش از این هم سال‌های متمادی دیگر بازیکنان ملی‌‌پوش ایران بر اساس عقاید مذهبی خود انجام می‌دادند، برای فدراسیون جهانی فوتبال، معنایی سیاسی را تداعی نمی‌کند. پس دغدغه‌ای از این بابت وجود نخواهد داشت


» نظر

معنای نام کشورهای جهان

آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی)
آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما / آفتابی جنوبی (لاتین، یونانی)
آلبانی: سرزمین کوه نشینان
آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی، ژرمنی)
آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود
اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)
ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی، ترکی، فارسی دری)
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)
استرالیا: سرزمین جنوبی (لاتین)
استونی: راه شرقی (ژرمنی)
اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)
اسکاتلند: سرزمین اسکات ها (لاتین)
افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)
اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)
الجزایر: جزیره ها (عربی)
السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)
امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یکپارچه عربی (عربی)
اندونزی: مجمع الجزایر هند (فرانسوی)
انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)
اوروگوئه: شرقی
اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)
ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
ایتالیا: شاید به معنی ایزد (یونانی)
ایران: سرزمین آریایی ها? برگرفته از واژه? «آریا» به معنی نجیب و شریف
ایرلند: سرزمین قوم ایر (انگلیسی)
ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)
باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها (اسپانیایی)
بحرین: دو دریا (عربی)
برزیل: چوب قرمز
بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین)
بلژیک: سرزمین قوم بلژ از اقوام سلتی، واژه بلژ احتمالاً معنی کیسه می داده
بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود
بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)
بوتان: تبتی تبار
وتسوانا: سرزمین قوم تسوانا
بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار
بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
پاراگوئه: این سوی رودخانه
پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی دری)
پاناما: جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)
پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتی (لاتین)
پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)
تاجیکستان: سرزمین تاجیک ها (فارسی دری)
تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا سرزمین دریاچه تانگا + زنگبار گرفته شده
تایلند: سرزمین قوم تای
ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان = ترکیمان = ترکمان = ترکمن سرزمین ترک هایی که مسلمان شده اند (مربوط به سده های آغازین اسلام)
ترکیه: سرزمین قوی ها (ترکی با پسوند عربی)
جامائیکا: سرزمین بهاران
جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند (زبان آفار)
چاد: دریاچه (زبان بورنو)
چین: سرزمین مرکزی (چینی)
دانمارک: مرز قوم "دان"
دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)
روسیه: کشور روشن ها، سپیدان
روسیه سفید / بلاروس: درخشنده روس / سفید روسی
رومانی: سرزمین رومی ها
زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)
ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)
سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)
جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان
سوئد: سرزمین قوم "سوی"
سوئیس: سرزمین مرداب
سودان: سیاهان (عربی)
سوریه: سرزمین آشور (سامی)
سیرالئون: کوه شیر
شیلی: پایان خشکی / برف
عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)
عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبختواژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد استسعود یعنی خوشبخت.
فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی
فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن
فنلاند: سرزمین قوم "فن"
فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله قرقیزی
قزاقستان: سرزمین کوچگران قزاقی
قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)
کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)
کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"
کلمبیا: سرزمین کلمب (کریستف کلمب) (اسپانیایی)
کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)
کویت: دژ کوچک هندی (عربی)
گرجستان: سرزمین کشاورزان (یونانی)
لبنان: سفید (عبری)
لهستان: سرزمین قوم "له"
لیبریا: سرزمین آزادی
مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)
مراکش: مغرب
مصر: شهر، آبادی
مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین ها (یونانی)
مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)
موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)
میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک فراسوی
نروژ: راه شمال
نیجر: سیاه (لاتین)
نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)
نیکاراگوئه: دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانیایی)
واتیکان: گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیکان (اتروسکی)
ونزوئلا: ونیز کوچک
ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی (ویتنامی)
ویلز: بیگانگان (ژرمنی)
هلند: سرزمین چوب آلمانی
هند: پر آب (فارسی باستان)
هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)
یمن: خوشبخت
یونان: سرزمین قوم "یون"

» نظر
<      1   2   3   4      >