لنگه کفشی که دیر پرتاب شد
مقاله عصر ایران به همراه نظرات کاربران آن
دیروز عصر در روزنامه بودیم و هر کس مشغول کار خود بود، تا اینکه یکی از همکارانم گفت باید صفحه را کمی تغییر دهیم. گفتم: چرا؟ گفت: بوش سر زده برای دیدار خداحافظی وارد بابل شده است. اتفاقا همکارم که خبر یک صفحه بین الملل را تنظیم کرده بود،خبرش درباره بابل بود، اما پس از این اتفاق خبر را کمی تغییر داد و اخبار مربوط به سفر بوش را تیتر کرد.
همه چیز به خوبی و خوشی طی شد تا اینکه شب به خانه رسیدم، کتم را کندم و نشستم پای اخبارتلویزیون . مشغول صرف شام بودم که ناگهان دیدم یک خبرنگار بابلی در کنفرانس خبری به فاصله کمتر از 5 ثانیه دو لنگه کفش ناقابل را نثار فاتح بابل کرد. عجب صحنه ای بود!
اما از شوخی بگذریم بوش هم خوب "جا خالی" داد و نشان داد که واقعا یک "کابوی" جسور آمریکایی است و بر خلاف سن و سالش هنوز "واکنش" های عصبی اش خوب کار می کند. اعتراف می کنم اگر من جای بوش بودم هر دو لنگه کفش _ که به مدد رفع تحریم های بین المللی از سر بابل با قوت بازوهای پرتوان یک جوان "پرکالری" بابلی پرتاب شد _ را نوش جان می کردم.
واقعا این خبرنگار بابلی با این کار خود یک روش تقریبا نوین را به همه خبرنگاران یاد داد که می توانند به این شکل اعتراض خود را نشان دهند. چه می خواهد بشود؟ بالاخره دموکراسی است دیگر! اگر دوره دیکتاتور سابق بابل بود حتما این خبرنگار را به جرم برهم زدن ضیافت "قائد اعظم" به دار می آویختند. اما حالا (احتمالاً) یکی دو روزی خبرنگار را می برند و می آورند و آخر سر رهایش می کنند. شاید این محاسبات بوده که جسارت خبرنگار بابلی را دو چندان کرد!
اما سوال دیگری نیز هست. باید از این خبرنگار احتمالا غیور و جسور بابلی و دیگر جوانان، روشنفکران، نویسندگان، فعالان اجتماعی و سیاسی و... در این سرزمین پرسید که اگر واقعا جوانان چنین جسارتی دارند که با لنگه کفش به صورت رییس قوی ترین کشور جهان می کوبند چرا این کفش را به گونه دیکتاتور سابق بابل نزدند تا نیاز به این همه کشور گشایی و اشغال و جنگ و آشوب داخلی و...نباشد؟!
مطمئن باشید اگر مردم بابل یک بار و تنها یک بار جرات می کردند در یک مراسم عمومی لنگه کفشی به سوی "خدایگان" سابق بابل پرتاب کنند و هیمنه قدرت پوشالی اش را بشکنند، دیگر نیازی به لشگر کشی "سلم و تور" به این کشور نبود. والا پرتاب کردن کفش به سوی رهبر کشوری که در کشور خودش هم محبوبیتی ندارد چه سودی دارد؟!
به قول شاعر پرآوازه پارسی گوی "نظامی گنجوی":
تیشه را او بباید بر سر خسرو زدن جوهر مردانگی در تیشه فرهاد نیست!
پرتاب کفش به بوش در سفر خداحافظی به عراق
در جریان نشست مطبوعاتی جورج بوش با نوری مالکی در بغداد، یک خبرنگار عراقی کفش های خود را به سمت رئیس جمهوری آمریکا پرتاب کرد.
این همان کاری بود که عراقی ها پس از سقوط صدام با مجسمه رهبر سرنگون شده کردند. این عراقی همچنین جورج بوش را در حین پرتاب کفش های خود "سگ" نامید. این کفش ها به رهبران آمریکا و عراق اصابت نکرد.
نیروهای امنیتی بلافاصله این مرد عراقی را با خود بردند.
جورج بوش، رئیس جمهوری آمریکا که امروز به بغداد سفر کرده، گفت که جنگ عراق هنوز پایان نیافته و هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن در عراق وجود دارد.
آقای بوش در بغداد با جلال طالبانی، رئیس جمهوری و نوری مالکی نخست وزیر عراق دیدار داشته است.
این سفر آقای بوش در پایان دوران ریاست جمهوری او صورت می گیرد. او در ماه ژانویه جای خود را به باراک اوباما می دهد.
در این سفر جورج بوش و نوری مالکی توافق نامه امنیتی میان دو کشور را امضا کردند.
دیدار با طالبانی
جورج بوش پس از ورود به بغداد با جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق مذاکره کرد.
به گفته خبرنگاران در مذاکرات بوش در عراق، نحوه خروج نیروهای آمریکایی از این کشور طبق موافقتنامه امنیتی دو کشور، مطرح شده است.
جورج بوش گفت عملیات در عراق کاری مشکل ولی برای امنیت آمریکا و جهان ضروری بوده است.
طبق جدول زمانی مورد توافق، کلیه سربازان آمریکایی تا سه سال دیگر از عراق خارج خواهند شد.
این چهارمین سفر جورج بوش به عراق و احتمالا آخرین سفر او در سمت رئیس جمهوری آمریکاست.
خبرنگاران می گویند از تصمیم بحث انگیز آقای بوش برای حمله به عراق در سال 2003 و هرج و مرج ناشی از آن، به عنوان مهمترین خصیصه دوران ریاست جمهوری وی یاد خواهد شد.









کلمات کلیدی : کفش بوش خبرنگار
» نظر